اتفاق ساده تو رو با یه سایه دیدم توی گرگ و میش جاده
دست تو ، تو دست سایه چشم من پای پیاده
دنباله سایه دوید و رسیدم آخر جاده
با خودم گفتم که ای کاش اشتباهی دیده باشم
کاش می شد باز گل عشق رو توی قلب تو بپاشم
باورم شد که نه دیگه عشقت رو گرفتی از من
وقتی تنهاییم رو دیدم توی این سکوت پر غم
من شب رو شاهد گرفتم شب چشای خیس ماه رو
قطره قطره گریه کردم من تموم طول راه رو
من بیچاره رو کشتی از دلم خبر نداشتی
همه ی زرده ی عشق رو واسه سایه جا گذاشتی
قصه از اینجا شروع شد از یه 
:: بازدید از این مطلب : 386
|
امتیاز مطلب : 160
|
تعداد امتیازدهندگان : 38
|
مجموع امتیاز : 38